روزی پدری دست خود را روی شانه پسر خود گذاشت و گفت من قویترم یا تو؟
پدر جا خورده و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟
پدر بغض کرد ودوباره پرسید من قویترم یا تو؟
پسر گفت من پدر
پدر ازجابلند شد چند قدم با ناراحتی و اشک از پسرش دور شد
و دوباره پرسید من قویترم یا تو پسر؟
گفت تو
پدر گفت چون من ناراحت شدم گفتی من قویترم ؟
پسر گفت نه آن سه باری که گفتم من از تو قویترم چون دستت روی شانه ام بود پشتم به کوهی مثل تو گرم بود اما وقتی دستت را برداشتی دیدم بی تو چیزی نیستم . . .
سخنان بزرگان و پندهای حکیمانه (شماره 4) ده پند از لقمان حکیم
۱. فرزندم هیچ کس و هیچ چیز را با خداوند شریک مکن.
۲. با پدر و مادرت بهترین رفتار را داشته باش.
۳. بدان که هیچ چیز از خداوند پنهان نمی ماند.
۴. نماز را آنگونه که شایسته است بپادار.
۵. اندرز و نصیحت دیگران را فراموش مکن.
۶. از بدان انتظار مردانگی و نیکی نداشته باش.
۷. از مردم روی مگردان و با آنها بی اعتنا مباش.
۸. با غرور و تکبر با دیگران رفتار مکن.
۹. در مقابل پیش آمدها شکیبا باش.
۱۰. بر سر دیگران فریاد مکش و آرام سخن بگو.